مثلت همچو مرد در کشتی است زان ترا فعل سال و مه زشتی است آنکه در کشتی است و در دریا نظرش کژ بُوَد چو نابینا ظن چنان آیدش بخیره چنان ساکن اویست و ساحلست روان می نداند که اوست در رفتن ساحل آسوده است از آشفتن مرد دنیاپرست از این سانست همچو کودک ضعیف و نادانست تو به گفتار غرّه‌ای شب و روز لیک معلومِ تو نگشت هنوز بیش مشنو ز نیک و بد گفتار آنچه بشنیده‌ای به کار درآر ای ندیده ز زحمت خورِ تو روح عیسی به خواب جز خرِ تو عزّ علمست نخوت و بودیت کبر و عُجبست خشم و خشنودیت سنایی غزنوی : حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه : الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران : التّمثیل فی نظرالسّوء واحوال الدّنیا گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/49484