علم داری عمل نه دانکه خری بارِِ گوهر بری و کاه خوری استر ار هست بدْ رگ و ظالم خربه‌ای خواجه از چنین عالم دانشت هست کار بستن کو خنجرت هست صف شکستن کو بوی از آن کوی خود نیابی از آن کاین فلان مذهبست و آن بهمان تو روان کرده از بَطَر قرقر کان فلان ملحد آن فلان کافر در نگر خواجه در گریبانت تا به جا مانده است ایمانت غم خود خور ز دیگران مندیش توبرهٔ خویشتن بنه در پیش این همه مظلمت چه باید بُرد گر یقینی که می‌بباید مرد سنایی غزنوی : حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه : الباب الثّالث: اندر نعت پیامبر ما محمّد مصطفی علیه‌السّلام و فضیلت وی بر جمیع پیغمبران : اندر مذمّت علما گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/49485