نفس کو مر ترا چو جان دارست بی‌ تو در جسم تو بسی کارست گرچه آن پنج شحنه بی‌کارند سه وکیل از درونت بیدارند آن کند هضم و این کند قسمت آن برد ثفل و این نهد نعمت آن نماید ره این کند تدبیر این شود حافظ آن کند تعبیر آن نبینی که چون به خواب شوی فارغ از زحمت و عذاب شوی از برای فراغت و خوابت وز برای صلاح و اسبابت اندرین خاکدان ز آتش و باد ز آب روی تو برد خاک نژاد تا ترا بر سریر سرِّ خرد بنشاند ز بهرِ راحت خود تو بر آسوده و خرد بر کار تو بخفته درونت او بیدار سنایی غزنوی : حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه : الباب الرّابع: فی صفة العقل و احواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده : در ذکر قوای حاسّه و حافظه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/49499