چشم بگشا جانها بین از بدن بگریخته
جان قفص را درشکسته، دل ز تن بگریخته
صد هزاران عقلها بین، جانها پرداخته
صد هزاران خویشتن بیخویشتن بگریخته
گر گریزد صد هزاران جان و دل من فارغم
چون درآمد مست و خندان، آن ز من بگریخته
صد هزاران تشنه ز استسقا بگفته ترک جان
صد هزاران بلبل آن سو از چمن بگریخته
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۳۶۹
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/4993