بدان که محبت اندر استعمال علما بر وجوه است: یکی به معنی ارادت به محبوب بی سکون نفس و میل و هوی و تمنای قلب و استیناس و تعلق این جمله بر قدیم روا نباشد و این جمله مخلوقان را باشد با یک‌دیگر و اجناس را و خداوند تعالی متعالی است از این جمله، عُلوّاً کبیراً ودیگر به معنی احسان باشد و تخصیص بنده که ورا برگزیند و به درجهٔ کمال ولایت رساند و به گونه گونه کرامت‌ها مخصوص گرداند و سدیگر به معنای ثنای جمیل باشد بر بنده. و گروهی از متکلمان گویند که: محبت حق که ما را خبر داده است از جملهٔ صفات سمعی است، همچون وجه و ید و استوا، که اگر کتاب و سنت بدان ناطق نبودی وجود آن مر حق تعالی را از روی عقل مستحیل بودی. پس آن را اثبات کنیم و بدان بگرویم اما اندر تصرف کردن آن توقف کنیم و مراد این طایفه آن است که روا ندارند به اطلاق این لفظ مر حق تعالی را. این جمله اقاویل است که یاد کردیم و مر تو را حقیقت این بیان کنم، ان شاء اللّه. هجویری : کشف المحجوب : باب المحبّة و ما یتعلّق بها : فصل گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/49957