آنگاه بانویِ پُرغرورِ عشقِ خود را دیدم در آستانه‌ی پُرنیلوفر، که به آسمانِ بارانی می‌اندیشید و آنگاه بانوی پُرغرورِ عشقِ خود را دیدم در آستانه‌ی پُرنیلوفرِ باران، که پیرهنش دستخوشِ بادی شوخ بود و آنگاه بانوی پُرغرورِ باران را در آستانه‌ی نیلوفرها، که از سفرِ دشوارِ آسمان بازمی‌آمد. ۱۳۳۸ احمد شاملو : باغ آینه : باران گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/501096