من تمامی‌ مُردگان بودم: مُرده‌ی پرندگانی که می‌خوانند و خاموشند، مُرده‌ی زیباترینِ جانوران بر خاک و در آب، مُرده‌ی آدمیان از بد و خوب. من آن‌جا بودم در گذشته بی‌سرود. ــ با من رازی نبود نه تبسمی نه حسرتی. به‌مهر مرا بی‌گاه در خواب دیدی و با تو بیدار شدم. ۱۹ مردادِ ۱۳۵۹ احمد شاملو : ترانه‌های کوچک غربت : رستاخیز گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/501221