چه لازم است بگویم که چه مایه می‌خواهمت؟ چشمانت ستاره است و دلت شک. □ جرعه‌یی نوشیدم و خشکید. دریاچه‌ی شیرین با آن عطش که مرا بود برنمی‌آمد، می‌دانستم. چه لازم بود بگویم که چه مایه می‌خواستمش؟ ۱۳۶۴ احمد شاملو : مدایح بی‌صله : بوتیمار گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/501252