از خانه بدر ، از کوچه برون، تنهایی ما سوی خدا می رفت. در جاده ، درختان سبز، گل ها وا، شیطان نگران: اندیشه رها می رفت. خار آمد، و بیابان ، و سراب. کوه آمد و ، خواب. آواز پری : مرغی به هوا می رفت؟ - نی ، همزاد گیاهی بود، از پیش گیا می رفت. شب می شد و روز. جایی، شیطان نگران: تنهایی ما می رفت. سهراب سپهری : شرق اندوه : شیطان هم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/502009