سرچشمه رویش هایی، دریایی، پایان تماشایی. تو تراویدی: باغ جهان تر شد، دیگر شد. صبحی سر زد، مرغی پر زد، یک شاخه شکست : خاموشی هست. خوابم بر بود ، خوابی دیدم: تابش آبی در خواب ، لرزش برگی در آب. این سو تاریکی مرگ ، آن سو زیبایی برگ. اینها چه، آنها چیست، انبوه زمان ها چیست؟ این می شکفد، ترس تماشا دارد. آن می گذرد، وحشت دریا دارد. پرتو محرابی ، می تابی. من هیچم: پیچک خوابی. بر نرده اندوه تو می پیچم. تاریکی پروازی، رویای بی آغازی ، بی موجی ، بی رنگی ، دریای هم آهنگی! سهراب سپهری : شرق اندوه : هایی گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/502014