میان لحظه و خاک ، ساقه گرانبار هراسی نیست. همراه! ما به ابدیت گل ها پیوسته ایم. تابش چشمانت را به ریگ و ستاره سپار: تراوش رمزی در شیار تماشا نیست. نه در این خاک رس نشانه ترس و نه بر لاجورد بالا نقش شگفت. در صدای پرنده فروشو. اضطراب بال و پری سیمای ترا سایه نمی کند. در پرواز عقاب تصویر ورطه نمی افتد. سیاهی خاری میان چشم و تماشا نمی گذرد. و فراتر: میان خوشه و خورشید نهیب داس از هم درید. میان لبخند و لب خنجر زمان در هم شکست. سهراب سپهری : آوار آفتاب : دیاری دیگر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/502037