رفته بودم سر حوض تا ببینم شاید ، عکس تنهایی خود را در آب ، آب در حوض نبود . ماهیان می گفتند: هیچ تقصیر درختان نیست. ظهر دم کرده تابستان بود ، پسر روشن آب ، لب پاشویه نشست و عقاب خورشید ، آمد او را به هوا برد که برد. به درک راه نبردیم به اکسیژن آب. برق از پولک ما رفت که رفت. ولی آن نور درشت ، عکس آن میخک قرمز در آب که اگر باد می آمد دل او ، پشت چین های تغافل می زد، چشم ما بود. روزنی بود به اقرار بهشت. تو اگر در تپش باغ خدا را دیدی ، همت کن و بگو ماهی ها ، حوضشان بی آب است. باد می رفت به سر وقت چنار. من به سر وقت خدا می رفتم. سهراب سپهری : حجم سبز : پیغام ماهی‌ها گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/502083