تو در چشم من همچو موجی خروشنده و سرکش و ناشکیبا که هر لحظه ات می کشاند به سویی نسیم هزار آرزوی فریبا تو موجی تو موجی و دریای حسرت مکانت پریشانِ رنگین افقهای فردا نگاه مه آلودهٔ دیدگانت تو دائم به خود در ستیزی تو هرگز نداری سکونی تو دائم ز خود می گریزی تو آن ابر آشفتهٔ نیلگونی چه می شد خدا یا ... چه می شد اگر ساحلی دور بودم ؟ شبی با دو بازوی بُگشودهٔ خود تو را می ربودم ... تو را می ربودم فروغ فرخزاد : دیوار : موج گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/503056