سکوت صدای گام‌هایم را باز پس می‌دهد با شب خلوت به خانه می‌روم گله‌ای کوچک از سگ‌ها بر لاشهٔ سیاه خیابان می‌دوند خلوت شب آن‌ها را دنبال می‌کند و سکوت نجوای گامهاشان را می‌شوید من او را به جای همه بر می‌گزینم و او می‌داند که من راست می‌گویم او همه را به جای من بر می‌گزیند و من می‌دانم که همه دروغ می‌گویند چه می‌ترسد از راستی و دوست داشته شدن، سنگدل بر گزیننده ی دروغ‌ها صدای گام‌های سکوت را می‌شنوم خلوت‌ها از با همی سگها به دروغ و درندگی بهترند سکوت گریه کرد دیشب سکوت به خانه‌ام آمد سکوت سرزنشم داد و سکوت ساکت ماند سرانجام چشمانم را اشک پر کرده است مهدی اخوان ثالث : آخر شاهنامه : وداع گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/505019