چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را که بنگرند به محشر، دوباره روی تو را تمام، گمشدگان ره توئیم و کنیم به هر طریق که باشیم، جستجوی تو را دم مسیح که گویند روح پرور بود یقینم آنکه به لب داشت گفتگوی تو را ز غصه، چون پر کاهی شود ز قصهٔ من اگر به کوه دهم شرح، آرزوی تو را سبو کشان محبّت کشند دوش به دوش اگر گناه دو عالم بود سبوی تو را به خود مناز و مخند اینقدر به گریه من که آب چشم من، افزوده آبروی تو را ز آب دیده صبوحی وضو مساز که خون مضاف باشد و باطل کند وضوی تو را شاطرعباس صبوحی : غزلیات : جستجو گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/50689