دارم دلی مخاطره جوی بلا پرست سرگشته رایِ گم شده عقلِ هوا پرست با درد و غم به طبع، چو یاری وفا نمای با جان خود به کینه، چو خصمی جفا پرست سعی‌ام هبا شده است و طلب بیهده، از آنک بیهوده جوی شد دل و دیده هوا پرست ممکن که من نه آدمی‌ام، ز آنکه آدمی یا بت پرست باشد و یا بس خدا پرست باباافضل کاشانی : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/50995