افتاده‌ایم سخت به دام در جنگ این گروه لئام قومی ندیده سفرهٔ باب جمعی ندیده چهرهٔ مام یک‌سر ز جهل‌، دشمن‌علم جمله به طبع‌، خصم کرام ما صاحب ستور ولیک در چنگ این گروه‌، زمام در فضل‌، ناتمام ولی در بددلی و جهل‌، تمام کرده بسی حرام‌، حلال کرده بسی حلال‌، حرام بگریخته به مذهب دیو از مذهب رسول و امام خصم انام و دشمن ملک منفور ملک و خیل انام دارند ازو طمع‌، زر و مال بر هرکه می‌کنند سلام بنشسته بر بساط طرب از شام تا سپیدهٔ بام تا شام‌، غرق حیلهٔ روز تا روز، مست جرعهٔ شام روز آشنای مکر و حیل شب آشنای شرب مدام بسته ز کید و مکر و فریب همچون زنان به روی‌، پنام نه دستیار عز و شرف نه پای‌بند شهرت و نام جمعی فضول و منکر فضل برخی عوام و خصم عوام لرزنده از خیانت و خوف پیش بروز شورش عام هرگز به حق نکرده قعود هرگز به حق نکرده قیام ملک‌الشعرای بهار : قصاید : شمارهٔ ۱۵۹ - گروه لئام گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/51171