ما همه کودکان ایرانیم مادر خویش را نگهبانیم همه از پشت کیقباد و جمیم همه از نسل پور دستانیم زادهٔ کورش و هخامنشیم بچهٔ قارن و نریمانیم پسر مهرداد و فرهادیم تیرهٔ اردشیر و ساسانیم ملک ایران یکی کلستانست ما گل سرخ این گلستانیم کار ما ورزش‌ است و ‌خواندن درس همه از تنبلی گریزانیم چون نیاکان باستانی خویش راستگوی و درست پیمانیم مستی و کارهای بی‌معنی کار ما نیست زانکه انسانیم همه در فکر ملت و وطنیم همه در بند دین و ایمانیم پارسی‌زاده‌ایم و پاک سرشت کز نژاد قدیم آریانیم همه از یک‌نژاد و یک خاکیم گر ز تهران گر از خراسانیم اول اندر میان مدرسه‌ایم بعد از آن در میان میدانیم می‌نمائیم مشق سربازی روز میدان مطیع فرمانیم پس از آن درکمال آزادی پی تحصیل ثروت و نانیم همه‌ پاکیم و راستگو‌ی‌ و شریف بی‌خبر از دروغ و بهتانیم گر دروغی کسی به ماگوید ما ازو روی خود بگردانیم همگی اهل صنعت و هنریم همگی اهل خیر و احسانیم ازکسی حرف زور نپذیریم وز کسی مال مفت نستانیم در تجارت شریک تجاریم در زراعت رفیق دهقانیم کار ما صنعت‌ است و علم‌ و عمل کارهای دگر نمی‌دانیم حالیا بهر افتخار وطن ما شب و روز درس می‌خوانیم ملک‌الشعرای بهار : قصاید : شمارهٔ ۱۷۶ - سرود مدرسه گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/51188