مکن تو با دل من بیش از این به جورسلوک که ملک زیر و زبر می‌شود ز جور ملوک لبت به نغمهٔ جان‌بخش چون مسیحا، جان دهد به پیکر بی‌روح مردم مفلوک وفا کنی بچشیم و جفا کنی بکشیم به حکم آن که بتان مالکند و ما مملوک کند قمر به رخت سجده‌؟ این بود معلوم رسد به نور رخت زهره‌؟ این بود مشکوک بهار شاهد من در کمال حسن بود چوآیت و دگران چون قبالهٔ محکوک ملک‌الشعرای بهار : غزلیات : شمارهٔ ۷۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/51361