یکی گنجی پدید آمد، دران دکان زرکوبی زهی صورت، زهی معنی، زهی خوبی، زهی خوبی زهی بازار زرکوبان، زهی اسرار یعقوبان که جان یوسف از عشقش برآرد شور یعقوبی زعشق او دو صد لیلی، چو مجنون بند می‌درد کزین آتش زبون آید صبوری‌های ایوبی شده زرکوب و حق مانده، تنش چون زرورق مانده جواهر بر طبق مانده، چو زرکوبی کروبی بیا بنواز عاشق را، که تو جانی حقایق را بزن گردن منافق را، اگر از وی بیاشوبی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۵۱۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5139