ای مدیری که ز نوک قلمت
تیر در دیدهٔ اهل نظرست
هیکل نحس تو و اخلاقت
هر یکی از دگری زشتترست
تویی آن حلقهٔ مفقوده که او
بین بوزبنه وجنس بشرست
هرگزافی که به عالم علمست
هر دروغی که به گیتی سمرست
در سیهنامهٔ تو مندرجست
در ورقپارهٔ نو منتشرست
فکرهای کج و بیمعنی تو
همچو احکام ستاره شمرست
هرکرا مدح کنی منفعلست
هرکرا قدح کنی مفتخرست
با تو ای مظهر خر، چتوان کرد
تف به گور پدر هرچه خرست!
ملکالشعرای بهار : قطعات : شمارهٔ ۲۵ - به یکی از مدیران جراید
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/51414