ای بزرگان به من جواب دهید کاخر این ملک راکه دارد پاس ای هژیران ری به من گویید کیست مسئول این خرابه اساس از پس هجده سال سعی هنوز صید فقریم و بستهٔ افلاس چشم بسته بریده ره شب و روز باز بر جای‌، همچو گاو خراس ما به کریاس در به جنگ و جدل دشمنان سرکشیده در کریاس جنگ و غوغای ما بدان ماند با چنین حال و با چنین احساس که ز غفلت به مغزهم کوبند در تک چاه چند تن کناس اهرمن داسی از نفاق به‌دست همه گردن نهاده‌ایم به داس همه ماریم و چرخ‌، مارافسای همه موریم و بخت‌، لغزان طاس آن‌، همی نالد از خواص القوم این همی موید از عوام الناس آن‌، همه خلق را کند تکفیر از سر شک و شبهه و وسواس این‌، همه قوم را نماید هو از سر نفی صرف و ضعف حواس آن یکی شرم مردم دیندار این دگر ننگ مردم حساس قلب از این گفتگو شود مجروح مغز از این ماجرا کند آماس اگر این احمر است و آن ابیض وگر این کنگر است و آن‌ ریواس همه هستیم بنت یک وادی همه هستیم نسج یک کرباس ملک‌الشعرای بهار : قطعات : شمارهٔ ۱۰۶ - سر و ته یک کرباس گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/51495