جمهوری -‌ایران چو بود عزت احرار سردار سپه مایهٔ -‌حیثیت احرار ننگ‌است - که‌ننگین شود این نیت احرار این‌صحبت‌اصلاح‌وطن‌نیست که‌جنگست ازکار قشون - کشور ایران شده گلزار حال خوش -‌ایران شده مشهور در اقطار از ما چه توقع -‌به قبال صف قاجار کاین فرقه برین گله شبان نیست پلنگست بی‌علمی و -‌افلاس دل ما بخراشد آوازهٔ - دین مانع اصلاح نباشد جمهوری ایران -‌سر دین را نتراشد این‌حرف درین مملکت امروز جفنگست اموال تو -‌یک دستهٔ مستخدم دربار برده‌است به یغما وتو-‌یی غافل ازین کار خوابی -‌وتو را هست شب وروز نگهدار آن کس که‌پی‌حفظ‌تو دستش‌به‌تفنگ است آزادی و -‌اصلاح بود لازم و واجب مشروطیت -‌از ما نکند دفع معایب افتاده به زحمت -‌وطن ازکید اجانب این گوهر پر شعشعه درکام نهنگ است در پردهٔ -‌شور است سرود جلی ما جمهوری -‌ما دفع کند تنبلی ما کوبد در شاهی -‌قجر از مهملی ما ما بی‌خبر و دشمن طماع زرنگ است تا تعزیهٔ -‌آل قجر هست و تک و دو گردان بود -‌این تعزیه‌های کهن و نو آن هوچی بی‌دین -‌زره دین فکند هو این قافله تا حشر درین بادیه لنگ است افسانهٔ -‌تلخی است بگیرید ز من یاد جمهوری -‌ما با بچه‌بازی عقب افتاد ما ملت کودک -‌شده بیهوده از آن شاد عیناً مثل ملعبهٔ شهر فرنگ است درکیسهٔ - احرار بود نقد حقایق ناهید بود -‌بهر وطن عاشق صادق لعل و زر و سیم -‌است بر خصم منافق زبن‌روکلماتش‌همگی‌رنگ به رنگ است ملک‌الشعرای بهار : مسمطات : مسمط موشح (در دو معنای متضاد: در ظاهر موافقت با جمهوری، از برداشتن کلمات اول سه مصرع اول هر بند با مصرع چهارم غزلی در مخالفت) گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/51676