گُلی را که دیروز، به دیدار من، هدیه آوردی ای دوست ــ دور از رخ نازنین تو ــ امروز پژمرد! همه لطف و زیبایی‌اش را ــ که حسرت به روی تو می‌خورد و هوش از سر ما به تاراج می‌بُرد؛ ــ گرمای شب بُرد! * صفای تو امّا، گلی پایدار است بهشتی همیشه بهار است. گل مهر تو، در دل و جان گل بی خزان، گُلِ تا که من زنده‌ام ماندگار است. فریدون مشیری : لحظه ها و احساس : هدیه دوست گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/521164