ای پردهٔ در پرده، بنگر که چه‌ها کردی دل بردی و جان بردی، این جا چه رها کردی؟ ای برده هوس‌ها را، بشکسته قفص‌ها را مرغ دل ما خستی، پس قصد هوا کردی گر قصد هوا کردی، ورعزم جفا کردی کو زهره که تا گویم، ای دوست چرا کردی؟ آن شمع که می‌سوزد، گویم زچه می‌گرید؟ زیرا که زشیرینش در قهر جدا کردی آن چنگ که می‌زارد، گویم زچه می‌زارد؟ کز هجر تو پشت او، چون بنده، دوتا کردی این جمله جفا کردی، اما چو نمودی رو زهرم چو شکر کردی، وز درد دوا کردی هر برگ ز بی‌برگی، کف‌ها به دعا برداشت از بس که کرم کردی، حاجات روا کردی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۵۹۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5214