ما گوش شماییم، شما تن زده تا کی؟ ما مست و خراباتی و بیخود شده تا کی؟ ما سوخته حالان و شما سیر و ملولان آخر بنگویید که این قاعده تا کی؟ دل زیر و زبر گشت، مها چند زنی طشت؟ مجلس همه شورید، بتا عربده تا کی؟ دی عقل درافتاد و به کف کرده عصایی در حلقهٔ رندان شده کین مفسده تا کی؟ چون ساقی ما ریخت برو جام شرابی بشکست در صومعه کین معبده تا کی؟ تسبیح بینداخت و ز سالوس بپرداخت کین نوبت شادیست، غم بیهده تا کی؟ آن‌ها که خموشند به مستی مزه نوشند ای در سخن بی‌مزه گرم آمده، تا کی؟ مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۶۲۳ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5247