خبر واده کزین دنیای فانی به تلخی می‌روی یا شادمانی عجب یارا ز اصحاب شمالی؟ عجب زاصحاب ایمان و امانی عجب همراز نفس سگ پرستی؟ عجب همراه شیر راه دانی؟ عجب در آخرین بازی شدی مات؟ عجب بردی؟ اگر بردی تو جانی بسی کژباز کندر آخر کار ببرد از اتفاق آسمانی بود رویت به قبله اندران گور گر اهل قبله بودی در نهانی ازیرا گور باشد چون صلایه پی تحویل‌‌های امتحانی چو دانه‌ی فاسدی را دفن کردی بروید زو درخت با معانی بسی طبل اجل پیشین شنیدی مگو مرگم درآمد ناگهانی اگر در عمر آهی برکشیدی یقین امروز کندر ظل آنی وگر با آه راهی نیز رفتی شهنشاهی و شمع ره روانی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۶۶۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5292