خوشی آخر؟ بگو ای یار چونی؟
ازین ایام ناهموار چونی؟
به روز و شب مرا اندیشهٔ توست
کزین روز و شب خون خوار چونی؟
ازین آتش که در عالم فتادهست
ز دود لشکر تاتار چونی؟
درین دریا و تاریکی و صد موج
تو اندر کشتی پربار چونی؟
منم بیمار و تو ما را طبیبی
بپرس آخر که ای بیمار چونی؟
منت پرسم اگر تو مینپرسی
که ای شیرین شیرین کار چونی؟
وجودی بین که بیچون و چگونهست
دلا دیگر مگو بسیار چونی؟
بگو در گوش شمس الدین تبریز
که ای خورشید خوب اسرار چونی؟
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۶۷۰
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5294