دلاراما چنین زیبا چرایی؟
چنین چست و چنین رعنا چرایی؟
گرفتم من که جانی و جهانی
چنین جان و جهان آرا چرایی؟
گرفتم من که الیاسی و خضری
چو آب خضر عمرافزا چرایی؟
گرفتم من که دنیایی و دینی
چو دنیا مایهٔ سودا چرایی؟
گرفتم گنج قارونی به خوبی
چو موسی با ید بیضا چرایی؟
ز رشکت دوست خون دوست ریزد
بدین حد شنگ و سرغوغا چرایی؟
چو نور تو گرفت از قاف تا قاف
نهان از دیده چون عنقا چرایی؟
ندارد هیچ حلوا طبع صهبا
تو هم حلوا و هم صهبا چرایی؟
ز عشق گفت تو با خود به جنگم
که پیش چون وییی گویا چرایی؟
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۷۰۹
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5333