آخر گل و خار را بدیدی روز و شب تار را بدیدی بس نقش و نگار درشکستی تا نقش و نگار را بدیدی از عالم خاک برگذشتی وان گرد و غبار را بدیدی می‌خند چو گل درین گلستان کان جان بهار را بدیدی بی‌کار شدی ز کار عالم چون حاصل کار را بدیدی چون بادهٔ ساقی اندرآمیز چون رنج خمار را بدیدی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۷۴۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5369