از قصه حال ما نپرسی؟
وز کشتن عاشقان نترسی؟
ای گوهر عشق از چه بحری؟
وی آتش عشق از چه درسی؟
آن جا که تویی، که راه یابد؟
زان جانب چرخ و عرش و کرسی
ای دل تو دلی، نه دیگ آهن
از آتش عشق، چند تفسی
جان و دل و نفس، هر سه سوزید
تا کی گویم ظلمت نفسی
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۷۵۱
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5375