در شرابم چیز دیگر ریختی، در ریختی باده تنها نیست این، آمیختی، آمیختی بار دیگر توبه‌ها را سوختی، درسوختی بار دیگر فتنه را انگیختی، انگیختی چون بدیدم در سرم سودای تو، سودای تو آمدی، درگردنم آویختی، آویختی طره‌‌های مشک را دربافتی، دربافتی تارهای صبر را بگسیختی، بگسیختی تو اگر منکر شدی، گویم نشان، گویم نشان مشک بر شعر سیه می‌بیختی، می‌بیختی ای قدح رخسار من افروختی، افروختی وی غم آخر از دلم بگریختی، بگریختی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۷۸۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5404