نی، تو شکلی دگری، سنگ نباشی تو، زری
سنگ هم بوی برد نیز که زیبا گهری
دل نهادم که به همسایگیات خانه کنم
که بسی نادر و سبز و تر و عالی شجری
سبزهها جمله درین سبزی تو محو شوند
من چه گویم؟ که تری تو نماند به تری
گرچه چون شیر و شکر با همه آمیختهیی
هیچ عقلی نپذیرد زتو که زین نفری
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۸۷۵
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5499