بوی مشکی در جهان افکندهیی
مشک را در لامکان افکندهیی
صد هزاران غلغله زین بوی مشک
در زمین و آسمان افکندهیی
از شعاع نور و نار خویشتن
آتشی در عقل و جان افکندهیی
از کمال لعل جان افزای خویش
شورشی در بحر و کان افکندهیی
تو نهادی قاعدهی عاشق کشی
در دل عاشق کشان افکندهیی
صد هزاران روح رومی روی را
در میان زنگیان افکندهیی
با یقین پاکشان بسرشتهیی
چونشان اندر گمان افکندهیی؟
چون به دست خویششان کردی خمیر
چونشان در قید نان افکندهیی؟
هم شکار و هم شکاری گیر را
زیر این دام گران افکندهیی
پردلان را همچو دل بشکستهیی
بیدلان را در فغان افکندهیی
جان سلطان زادگان را بندهوار
پیش عقل پاسبان افکندهیی
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۹۰۰
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5524