باوفاتر گشت یارم اندکی خوش برآمد دی نگارم اندکی دی بخندید آن بهار نیکوان گشت خندان روزگارم اندکی خوش برآمد آن گل صدبرگ من سبزتر شد سبزه زارم اندکی صبح دم آن صبح من زد یک نفس زان نفس من برقرارم اندکی ابر من دی بر لب دریا نشست خاک شو تا بر تو بارم اندکی خوش ببارم، خاک را گل‌ها دهم باش کندر دست خارم اندکی مهلتم ده خوش به خوش از سر مرو صبر کن تا سر بخارم اندکی نی، غلط گفتم، که اندرعشق او کافرم، گر صبر دارم اندکی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۹۰۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5532