ای بهار سبز و تر، شاد آمدی وی نگار سیم بر، شاد آمدی درفکندی در سر و جان فتنه‌یی ای حیات جان و سر، شاد آمدی درفکن اندر دماغ مرد و زن صد هزاران شور و شر، شاد آمدی از بر سیمین تو کارم زر است ای بلای سیم و زر، شاد آمدی پای خود بر تارک خورشید نه ای تو خورشید و قمر، شاد آمدی لعل گوید از میان کان تو را سوی آن کوه و کمر، شاد آمدی شمس تبریزی که عالم از رخت هست مست و بی‌خبر، شاد آمدی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۹۲۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5544