ای دلی کز گلشکر پروردهیی
ای دلی کز شیر شیران خوردهیی
وی دلی کز عقل اول زادهیی
خاتم از دست سلیمان بردهیی
طاقت عشقت ندارد هیچ جان
این چه جان است، این چه جان آوردهیی؟
آفتابی، کآفتاب از عکس اوست
زیر دامن طرفه پنهان کردهیی
هم چراغ صد هزاران ظلمتی
هم مسیح صد هزاران مردهیی
این شرابی را که ساقی گشتهیی
از کدام انگورها افشردهیی
هم زمستان جهان را میوهیی
دستگیر صد هزار افسردهیی
کار زرکوبان چو زر کردی، چو زر
شه صلاح الدین که تو صدمردهیی
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۹۲۵
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5549