گر در آب و گر در آتش میروی
آن نمیدانم، برو، خوش میروی
در رخت پیداست والله رنگ او
رو، که سوی یار مه وش میروی
نقشها را پشت و پایی میزنی
سوی نقش نامنقش میروی
ذوق جانها میزند بر جان تو
مست و دست انداز و سرکش میروی
در پی تو میدود اقبال، رو
گر به عرش و گر به مفرش میروی
آن که در سر داری، از سودای یار
چه عجب گر تو مشوش میروی؟
شه صلاح الدین برآ زین شش جهت
گر چه ظاهر اندرین شش میروی
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۹۲۶
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5550