ای حیله‌هات شیرین، تا کی مرا فریبی؟ آن را که ملک کردی، دیگر چرا فریبی؟ اما چو جمله عالم، ملک تو است کلی بیرون ز ملکت خود، دیگر که را فریبی؟ داوود را فریبی، در دام ملک و دولت وایوب را دگرگون اندر بلا فریبی آن را به دانه بردی، وین را به دام بردی آن دام دانه شد چون تو خوش لقا فریبی فرعون عالمی را بفریبد و نداند کان خاین دغا را، هم در دغا فریبی ای کمترین فریبت، صد خون بهای صیدان ای پربها که او را تو بی‌بها فریبی ای دل خدا کسی را دانی چه سان فریبد؟ آخر تو جمله گان را خود از خدا فریبی مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۹۴۵ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5569