ای از جمال حسن تو عالم نشانهیی
مقصود حسن توست و دگرها بهانهیی
نقاش را اگر ز جمال تو قبله نیست
مقصود او چه بود ز نقشی و خانهیی؟
ای صد هزار شمع نشسته بدین امید
گرد تنور عشق تو، بهر زبانهیی
ای حلقههای زلف خوشت، طوق حلق ما
سازید مرغ روح دران حلقه لانهیی
گویی میان مجلس آن شاه، کی رسم؟
نی آن کرانه دارد و نی این میانهیی
این داد کیست؟ مفخر تبریز، شمس دین
زان دولتی که داد درختی ز دانهیی
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۲۹۷۳
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5597