دل گرفته کی از لاله زار بگشاید ز دستهای نگارین چه کار بگشاید فغان که شاهد گل را بهار کم فرصت امان نداد که از پانگار بگشاید دل پر آبله من به خاک وخون غلطد گره ز آبله هر که خار بگشاید جهان فروزی ماه وستاره چندان است که مهر پرده صبح از عذار بگشاید چنین که دایره راتنگ کرده است سپهر عجب که غنچه ز باد بهار بگشاید به هیچ چیز جهان دل نمی نهد صائب اگر کسی نظر اعتبار بگشاید صائب تبریزی : دیوان اشعار : غزلیات : غزل شمارهٔ ۴۰۱۸ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/56216