اگر به خشم شود چرخ هفتم از تو بری به جان من که نترسی و هیچ غم نخوری اگر دلت به بلا و غمش مشرح نیست یقین بدان که تو در عشق شاه، مختصری ز رنج گنج بترس و ز رنج هر کس نی که خشم حق نبود همچو کینهٔ بشری چو غیر گوهر معشوق، گوهری دانی تو را گهر نپذیرد، ازان که بدگهری وگر چو حامله لرزان شوی، به هر بویی ز حاملان امانت، بدان که بو نبری پسند خویش رها کن، پسند دوست طلب که ماند از شکر آن کس که او کند شکری ز ذوق خویش مگو با کسی که هم دل نیست ازان که او دگر است و تو خود کسی دگری مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۰۷۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/5694