چند اندر میان غوغایی؟
خوی کن پاره پاره تنهایی
خلوتی را لطیف سوداییست
رو بپرسش که در چه سودایی؟
خلوت آن است که در پناه کسی
خوش بخسپی و خوش بیاسایی
زیر سایهی درخت بخت آور
زود منزل کنی، فرود آیی
ور تو خواهی که بخت بگشاید
زیر هر سایه رخت نگشایی
سوی انبان ما و من نروی
گر چه او گویدت که از مایی
رو به خود آر، هر کجا باشی
روسیاه است مرد هرجایی
خود تو چیست؟ بیخودی زان کس
که ازو در چنین تماشایی
چون رسیدی به شه صلاح الدین
گر فسادی، سوی صلاح آیی
مولوی : دیوان شمس : غزلیات : غزل شمارهٔ ۳۱۵۱
گوهرین (گنجینه های مکتوب)
https://gowharin.ir
https://gowharin.ir/gowhar/5775