عشق نگار، سرِّ سویدای جان ماست ما خاکسار کوی تو، تا در توان ماست با خلدیان بگو که، شما و قصور خویش آرام ما به سایه سرو روان ماست فردوس و هر چه هست در آن، قسمت رقیب رنج و غمی که می رسد از او، از آن ماست با مدعی بگو که تو و “جنت النعیم” دیدار یار، حاصل سرّ نهان ماست ساغر بیار و باده بریز و کرشمه کن کاین غمزه، روح‏پرور جان و روان ماست این با هُشان و علم فروشان و صوفیان می‏نشنوند آنچه که ورد زبان ماست امام خمینی : دیوان اشعار : غزلیات : دیدار یار گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/600016