باد صبا، گذر کنی ار در سرای دوست بر گو که: دوست سر ننهد جز به پای دوست من سر نمی نهم، مگر اندر قدوم یار من جان نمی دهم، مگر اندر هوای دوست کردی دل مرا ز فراق رُخت، کباب انصافْ خود بده که بُوَد این سزای دوست؟ مجنون اسیر عشق شد؛ امّا چو من نشد ای کاش کس چو من نشود مبتلای دوست امام خمینی : دیوان اشعار : غزلیات : مبتلای دوست گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/600024