پیری رسید و عهد جوانی تباه شد ایّام زندگی، همه صرف گناه شد بیراهه رفته پشت به مقصد، همی روم عمری دراز، صرف در این کوره راه شد وارستگان، به دوست پناهنده گشته‏اند وابسته‏ای چو من به جهان، بی پناه شد خودخواهی است و خودسری و خودپسندی است حاصل ز عمرِ آنکه خودش، قبله‏گاه شد دلدادگان، که روی سفیدند پیش یار رنج مرا ندیده که رویم سیاه شد افسوس بر گذشته، بر آینده صد فسوس آن را که بسته در رسن مال و جاه شد از نورْ رو به ظلمتم؛ ای دوست، دست گیر آن را که رو سیه به سراشیب چاه شد امام خمینی : دیوان اشعار : غزلیات : کتاب عمر گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/600054