غم مخور، ایّام هجران رو به‏پایان می‏رود این خماری از سر ما می‏گساران می رود پرده را از روی ماه خویش، بالا می‏زند غمزه را سر می‏دهد، غم از دل و جان می‏رود بلبل اندر شاخسار گل هویدا می‏شود زاغ با صد شرمساری از گلستان می‏رود محفل از نور رخ او نورافشان می‏شود هر چه غیر از ذکر یار، از یاد رندان می‏رود ابرها از نور خورشید رخش پنهان شوند پرده از رخسار آن سرو خرامان می‏رود وعده دیدار نزدیک است، یاران مژده باد روز وصلش می رسد، ایّام هجران می‏رود امام خمینی : دیوان اشعار : غزلیات : روز وصل گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/600072