بیدل کجا رود، به که گوید نیاز خویش؟ با ناکسان چگونه کند فاش، راز خویش؟ با عاقلانِ بی‏خبر از سوز عاشقی نتوان دری گشود ز سوز و گداز خویش اکنون که یار راه ندادم به کوی خود ما در نیاز خویشتن و او به ناز خویش با او بگو که: گوشه چشمی ز راه مهر بگُشا دمی به سوخته پاکباز خویش ما عاشقیم و سوخته آتش فراق آبی بریز، با کف عاشق نواز خویش بیچاره‏ام ز درد و کسی چاره ساز نیست لطفی نمای، با نظر چاره ساز خویش با موبدان بگو: ره ما و شما جداست ما با ایاز خویش و شما با نماز خویش امام خمینی : دیوان اشعار : غزلیات : غزلیات : آتش فراق گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/600093