تاراج کرد روی گلش، هستی مرا افزود چشم می‏زده‏اش، مستی مرا افروخت آتشی به روانم، ز غمزه‏اش بر باد داد سرکشی و پستی مرا افشاند زلف خم خم و چین چین خویش را خم کرد قامت من و تردستی مرا آن دم که با صراحی می، سوی من دوید بر کند هستی من و سرمستی مرا امام خمینی : دیوان اشعار : قطعات و اشعار پراکنده : جام چشم گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/600272