به این لطافت و رو تازه ارغوان نشود باعتدال قدت سرو در جنان نشود فرو تنی بهمه تن شده است پیشهٔ من که سجدهات چو کنم غیر بدگمان نشود فشانم اشک چو باران ز دیده ای یاران خبر کنید که تا کاروان روان نشود بآن رسید که آهی کشم ز سینه خویش که با رقیب خود آن ایار مهربان نشود دمی نبود که خون در دل شکسته من ز دست یار و ز کردار دشمنان نشود مگر که میکده را باز فتح باب کنند وگرنه کار گشائی ز آسمان نشود بآه گرم خود آهن چو موم کرد اسرار باو چسان دل سنگ تو مهربان نشود ملا هادی سبزواری : غزلیات : غزل شماره ۸۰ گوهرین (گنجینه های مکتوب) https://gowharin.ir https://gowharin.ir/gowhar/605081